محل تبلیغات شما



بهانه ها چه چیزی هستند؟ من دیگر پیر شده ام من هنوز جوان هستم من مدرک تحصیلی ندارم من کارت پایان خدمت ندارم اگر در شهر دیگر خانواده های دیگر کشوری دیگر متولد شده بودم الان آزاد فرق می کرد اینها همه بهانه هستند در این فایل ویدیویی کیوان رنجبر مدرس ارتباطات مربی فن بیان و سخنرانی در مورد بهانه ها توضیحات ارزشمندی می دهد برای دریافت فایلهای بیشتر به سایت kayvanranjbar.com مراجعه کنید . نسل سبز


آنچه که از کرونا می تواند آمار مرگ و میر بالاتری داشته باشد خشم و عدم کنترل آن است ما همیشه در شرایطی قرار می گیریم که نمی توانیم خشم و عصبانیت خود را کنترل کنیم این بر ارتباطات و موقعیت شغلی و کاری ما اثر گذار است اگر بتوانیم یاد بگیریم خشم و عصبانیت خود را کنترل کنیم می توانیم قدم بزرگی در راه ارتباط برقرار کردن با دیگران و ارتقای شغلی خود داشته باشیم.


موفقیت هیچ رمز و رازی ندارد تنها با تلاش, کوشش و اینکه پشتکار داشته باشیم در مشکلات تاب بیاوریم می توانیم به موفقیت برسیم . اگر زندگی افراد موفق را بررسی کنیم می بینیم آنها به چیزهایی مانند هدف گذاری و برنامه ریزی و اراده و انگیزه به چشم یک چیز پیش پاافتاده نگاه کردند آنچه تفاوت ایجاد می کند تنها قدم قدم به طرف موفقیت حرکت کردن است. و از طرف دیگر میخواهیم در سریعترین زمان به آنچه مطلوب ماست برسیم.


    همه کودکان تا حدودی ترس را تجربه می‌کنند برخی از این ترس‌ها طبیعی و برخی دیگر غیرطبیعی هستند. در این موارد، والدین در اطمینان خاطر دادن به کودک خود نقش اصلی را ایفا می‌نمایند. چنانچه والدین این وظیفه خود را به‌خوبی ایفا نمایند، در زندگی حال و آینده کودک احساس ایمنی حکمفرما خواهد شد.
تعداد زیادی از ترس‌های کودک طبیعی و بهنجار هستند. حتی برخی از آن‌ها برای پیشگیری از آسیب رسیدن به آن‌ها لازمند. بسیاری از این ترس‌ها را والدین، خود به فرزندشان آموزش می‌دهند. مثلاً به کودکان خود می‌آموزیم که از دویدن در خیابان شلوغ، همراهی با غریبه‌ها، خوردن داروهای دیگران، بازی با کبریت و. بترسند.
البته در چنین مواردی قصد ما ترساندن کودک از نتایجی است که چنین اعمالی در پی خواهد داشت. چنین ترس‌هائی بهنجار و حتی لازم تلقی می‌گردد و کاملاً با ترس‌های نابجای کودکان متفاوت است. ترس‌های نابهنجار در واقع بیشتر پاسخی به تصورات خیالی هستند تا خطرات واقعی، کودکانی که ترس‌های نابهنجار را تجربه می‌کنند، در مواقعی‌که مورد خاصی برای ترسیدن وجود ندارد، مضطرب و پریشان هستند؛ ترسی شدید که می‌تواند به فوبی تبدیل گردد.
در سنجش‌هائی که انجام گرفته است، پانزده ترس به‌عنوان ترس‌های معمول و رایج شناخته شده است که برخی از آن‌ها با ترس‌های کودکی ارتباط دارد. این موارد عبارتند از: ترس از تاریکی، صحبت در جمع، تنهائی، دندانپزشکی، بیمارستان (خون)، طرد، افراد خشمگین، عنکبوت، امتحان، افراد غیرعادی و ناقص‌الخلقه، مورد پذیرش واقع نشدن، پلیس، شکست، اشتباه کردن و حیوانات (خصوصاً سگ). برخی از این ترس‌ها اگر در کودکی به‌خوبی شناخته و درمان نشوند، در بزرگسالی به فوبیاهای جدی‌تری تبدیل خواهند شد که درمان آن‌ها به مراتب سخت‌تر خواهد بود.
● ترس از تاریکی
معمولاً ترس از تاریکی زمانی در کودک به‌وجود می‌آید که شب در تاریکی قرار گیرد؛ این مسئله ممکن است در نتیجه اصرار والدین بر خوابیدن کودک در اتاق تاریک و به تنهائی باشد و یا زمانی‌که کودک نیمه شب بیدار می‌شود در تنهائی و تاریکی احساس وهم نماید. برخی کودکان آنقدر در تاریکی دچار وحشت می‌گردند که ضربان قلبشان به شدت افزایش می‌یابد. والدین بایستی این واقعیت را بپذیرند که اتاق تاریک برای کودکان ماهیتاً متفاوت با زمانی درک می‌شود که چراغ‌ها روشن است یا روشنائی اتاق مناسب است. بنابراین، بهترین و مؤثرترین شیوه در کاهش این ترس، آن است که به فرزندان خود اطمینان دهیم اتاق و فضای آن، در تاریکی و روشنائی تغییری نمی‌کند. جهت کاهش ترس از تاریکی در کودکان چند راه‌کار پیشنهاد می‌گردد:
▪از چراغ خواب استفاده کنید؛ اما محل قرار گرفتن چراغ خواب هم بسیار حائز اهمیت است، چرا که باید در محلی قرار گیرد که باعث ایجاد سایه‌های ترسناک نگردد.
▪ پس از آنکه چراغ اتاق خواب کودک را خاموش کردید، چند دقیقه‌ای در کنارش بمانید و راجع به مسائل مختلف با او صحبت کنید، در این مدت هم چشم کودک با تاریکی منطبق می‌شود و هم اطمینان خاطرش افزایش خواهد رفت.
▪ درب اتاق کودک را نیمه باز بگذارید و به او بگوئید در نزدیکی اتاقش باقی خواهید ماند. فراموش نکنید که ممکن است حتی صدای باد هم، در شب برای کودکان وهم‌آور و متفاوت از روز، تلقی گردد.
▪ هرگز به کودک اجازه ندهید که اگر نیمه شب از خواب بیدار شد به اتاق شما بیاید و پیش شما بخوابد؛ چرا که این مسئله آغازگر عادتی خواهد شد که ترک دادنش بسیار سخت خواهد بود. در چنین صورتی به اتاقش بروید، مسئله را جویا شوید، او را اطمینان ببخشید که علتی برای ترسیدن وجود ندارد و از آن مهم‌تر اینکه با حضور در کنار والدین مشکلی حل نمی‌شود. سپس شرایطی را که باعث ترس او شده کشف کنید و آن را رفع نمائید. به کودکتان بگوئید افتخار می‌کنید که آنقدر بزرگ شده است که می‌تواند به تنهائی در اتاق خودش بخوابد.
▪ در اجراء موارد فوق ثابت قدم باشید و هرگز روند خود را تغییر ندهید. به یاد داشته باشید که حتی یک مورد استثناء قائل شدن در این زمینه، می‌تواند سایر زحمات شما را به هدر دهد.
● ترس از مهد کودک و مدرسه
ترس از مدرسه، می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد و شناسائی علت دقیق آن برعهده والدین است. باید دید که آیا این ترس، ترس از خود مدرسه است یا ترس از ترک خانه؟ در صورتی‌که ترس از مدرسه باشد، چه چیز موجب آن شده است؟ آیا مشکلی در راه مدرسه وجود دارد آیا در سرویس مدرسه مشکلاتی برای کودک ایجاد می‌شود؟
آیا ترس از مسخره شدن در مدرسه است؟ آیا کودک می‌ترسد که در درسی نمره نیاورد؟ و. بنابراین، کلیه احتمالات بایستی در نظر گرفته شود و هر یک جداگانه آزمایش گردد؛ چرا که هر یک از این مشکلات راه حل مخصوص به‌خود را می‌طلبد و حتی ممکن است لازم شود در این خصوص از آموزگار، مربی و سایر مسئولان مدرسه و مهد کودک نیز، کمک خواست در صورتی‌که بتوانید کودک خود را با کودک دیگری آشنا کنید که در سرویس یا راه مدرسه با او همراه و هم‌مسیر باشد، یا در زنگ‌های تفریح هم‌بازی او شود و بین آن‌ها رابطه‌ای دوستانه ایجاد کنید، کمک بزرگی به رفع مشکل فرزندتان نموده‌اید.
در صورتی‌که ترس مربوط به ترک کردن خانه باشد، باید مطمئن شویم که کودک دچار اضطراب جدائی شده است یا خیر؛ تحقیق کنید که آیا کودک این واقعیت را درک می‌کند که حتی در صورت جدا شدن از شما و ترک منزل، شما آنجا باقی خواهید ماند و هنگامی‌که به منزل بازگشت، هنوز در خانه هستید هر روز راجع به وقایع و اتفاقات آن‌روز در مدرسه با کودک خود صحبت کنید. علی‌الخصوص این گفتگو را دربارهٔ مسائل و تجربیات جالب مدرسه رفتن ادامه دهید و از خاطرات شیرین مدرسه رفتن خود و سایر نزدیکانش برایش بگوئید. این کار هم شیرینی‌های مدرسه رفتن را برایش بارزتر می‌سازد و هم به شما کمک می‌کند به آنچه که در مدرسه رخ می‌دهد، آگاه شوید و ریشه مشکلات را صحیح‌تر بررسی نمائید.
● ترس از حیوانات
ترس از حیوانات، تقریباً در تمامی کودکان وجود دارد و با افزایش سن آن‌ها کاهش می‌یابد. رویکردهای بسیاری جهت کاهش ترس کودکان از حیوانات وجود دارد:
▪ هرگز ترس خود را به کودکانتان انتقال ندهید. کودکان ترسشان را از شما فرا می‌گیرند.
▪ طرز رفتار صحیح با حیوانات را یاد بگیرید و به کودکانتان آموزش دهید.
▪ ترس کودک را برایش معین کنید. مثلاً به او بگوئید گربه چنگ می‌زند و خطرناک است ولی اگر به او کاری نداشته باشیم، هیچ آزاری نمی‌رساند.
▪ اگر تمایل به نگهداری حیوانات در منزل دارید حتماً به این نکات توجه نمائید:
▪ حیوانی انتخاب کنید که از نظر جثه از کودکتان کوچک‌تر باشد. حتی می‌توانید انتخابتان را طوری صورت دهید که هر دو با هم بزرگ شوند.
▪ در هیچ شرایطی اجازه ندهید که کودک، با حیوان بدرفتاری کند یا به او آزار برساند. این امر علاوه بر اینکه موجب شکل‌گیری روحیه خشونت و آزارگری در کودک می‌شود، ممکن است حیوان را مجبور به واکنش کند که یا آسیب‌زاست و یا باعث افزایش ترس کودک از حیوان می‌گردد.
▪ در مورد حیواناتی که امکان دارد گاز بگیرند یا نوک بزنند، اجازه ندهید کودک با دست به او غذا دهد.
▪ طرز رفتار صحیح و مهربانانه با حیوان را به کودک آموزش دهید.
● ترس از دندانپزشک
بسیاری از افراد از زمان کودکی از مراجعه به دندانپزشک هراس داشته‌اند و این ترس تا بزرگسالی حل نشده باقی می‌ماند. آنچه مسلم است همگی ما بالاخره روزی مجبوریم به دندانپزشکی مراجعه کنیم؛ بنابراین ضروری است که ترس از دندانپزشکی در همان کودکی حل شود. ترس معمولاً زمانی در کودک شکل می‌گیرد که احساس کند هیچ کنترلی بر موقعیتی که در آن قرار گرفته است، ندارد. دندانپزشکی هم چنین موقعیتی است. اما از آنجاکه معمولاً نیاز نیست که کودکان دائماً به دندانپزشک مراجعه نمایند. می‌توان با تدبیر به‌راحتی چنین ترسی را از بین برد و یا حداقل از میزان آن کاست. دندانپزشک کودک خود را به دقت انتخاب کنید. در صورت امکان سعی نمائید از دندانپزشک متخصص کودکان یا از دندانپزشک‌هائی که طرز صحیح برخرود با کودکان را می‌دانند و با حوصله با آنان رفتار می‌کنند کمک بخواهید. استفاده از دندانپزشک خانم، می‌تواند سودمند باشد.
مراجعه اولیه به دندانپزشک را در سنین پائین‌تر شروع کنید و این‌کار را در ابتدا برای چک کردن ساده (و نه درمان) انجام دهید تا کودک با محیط دندانپزشکی در زمان خردسالی و آن‌هم در شرایطی که نیاز به تحمل درد یا انجام درمان‌های دندانپزشکی نیست، مواجه شود و به آن خود بگیرد. چرا که اولین برخوردها بسیار تعیین‌کننده هستند.
بهداشت دهان و دندان را به کودک آموزش دهید، اما هرکز به او نگوئید اگر بهداشت دهانش را رعایت نکند، دندان‌هایش پوسیده می‌شود و مجبور است به دندانپزشکی برود. چون چنین رویکردی باعث ایجاد تصویری منفی و تنبیهی از دندانپزشکی در ذهن کودک می‌گردد. باز هم مواظب باشید ترس خودتان از دندانپزشکی را به کودک انتقال ندهید.
● ترس از مرگ
معمولاً کودکان درباره مرگ کنجکاوند. این کنجکاوی و درگیری ذهنی کودک با مرگ تا زمانی بهنجار و طبیعی است که شکل وسواس‌گونه به‌خود نگیرد. به این معنی که کودک همواره دچار نگرانی و دلواپسی راجع به مرگ ناگهانی والدین یا اطرافیان خود باشد. معمولاً پس از تجربه مرگ در اطراف کودک، چنین افکاری به سراغ او می‌آیند. این مسئله حتی با مشاهده مرگ در حیوانات خانگی و یا مرگ شخصیت‌های اصلی برنامه‌های تلویزیونی که کودک با آن‌ها ارتباط برقرار کرده است نیز، ممکن است پیش آید.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟
راجع به مفهوم مرگ با فرزندتان گفتگو کنید و صحبت‌های او را نیز بشنوید و به سئوالاتش پاسخ دهید. اما این‌کار را فقط در شرایطی انجام دهید که او کاملاً احساس ایمنی می‌کند و هیچ نشانه‌ای دال بر نگرانی و دلواپسی در او ملاحظه نمی‌گردد. در واقع این صحبت‌ها در مواقع بحرانی یا در شرایطی که مرگ اطرافیان تازه رخ داده است نبایستی انجام شود. زمانی‌که یکی از نزدیکان در اثر مرگ طبیعی، بیماری و یا حوادث از بین می‌رود، حقیقت را به کودکتان بگوئید. همین ناآگاهی کودک است که موجبات ترس‌های او را فراهم می‌سازد. او باید علل واقعی مرگ را بشناسد.
در صورتی‌که بر اثر اتفاقی، کودک خود را در مرگ دیگری مقصر می‌داند به او اطمینان خاطر بدهید که چنین نیست. گاهی اتفاق می‌افتد که کودک از فردی ناراحت است و با خود آرزوی مرگ وی را می‌کند، اگر اتفاقاً آن فرد از دنیا رفت، کودک خود را مسئول مرگ وی می‌پندارد. به او اطمینان ببخشید که چنین نیست.
بسیاری از متخصصان اعتقاد دارند که کودک باید پس از ۵ سالگی و فقط در صورتی‌که خودش علاقه‌مند باشد، در مراسم سوگواری شرکت کند والدین بایستی چنین موقعیت‌هائی را با تعبیر ”خداحافظی گفتن با متوفی توصیف نمایند.

• یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد. به زبان آوردن دوستت دارم موجب می‌شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.

 

• یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار، عشق می‌ورزد.

 

• زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می‌کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می‌دارد، به آن زن اجازه می‌دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.

 

• وقتی زنی عاشق می‌شود، احساس زیبایی و نگی در او به چندین برابر می‌رسد.

 

• نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می‌بخشاید.

 

• یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.

 

• پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد، به احساس عشق، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.

 

• ن ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می‌کنند و بعد به کیمیای جسم پی می‌برند.

 

• لحظاتی که مرد، دستهای زنی را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می‌ورزد.

 

• هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی، شور نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.

 

• هنگامی‌که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد، در عرش سیر خواهد کرد.

 

• یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی‌کند، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد، تمامی‌مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند.

 

• یک زن هنگامی ‌سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید.

 

• وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند.

 

• مردان و ن در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. در اینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد.

 

• هنگامی‌ که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می‌گردد، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می‌کند.

 

• به جرات می‌توان گفت به جز در موارد انگشت شماری، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی‌رساند.

 

• زن درست مثل یک موج است، به هنگامی‌که عشق در قلبش به ظهور می‌نشیند، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می‌رسد.

 

• هنگامی‌که موج احساسات یک زن به اوج می‌رسد، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی‌بیند.

 

• مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید، احساس آسایش و آرامش بیشتری می‌کند.

 

• این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی‌گیرد.

 

• وقتی زنی از موضوعی می‌رنجد، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند.

 

• دردناک ترین مسائل برای بعضی از ن، عدم پذیرش، قضاوت نادرست و ترک شدن است، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که مبادا لیاقتشان بیش از این نباشد.

 

• ماهیت یک زن، درخواست تایید امور است.

 

• در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می‌کند اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی‌دهد. ولی در این زمان احساس می‌کند که مرد به او احترام نمی‌گذارد.

 

• بسیاری از ن به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند، نیازهایشان را انکار می‌کنند.

 

• حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی، اشتباه بزرگی است.

 

• یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

 

• امروزه بسیاری از ن از اینکه عشق می‌ورزند، اما در عوض چیزی دریافت نمی‌کنند، رنج می‌کشند، آنان به دنبال وقفه ای می‌گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند.

 

• یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند.

 

• یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است اما وقتی آن زن لبخند می‌زند، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد.

 

• همیشه ن به همان اندازه ای که در توان دارند بخشش می‌کنند و در این زمان به خاطر می‌آورند هنگامی ‌که آنان به بخشش نیاز داشتند تا حدودی کمتر از این اندازه به ایشان بخشیده شده است.

 

• اغلب ن با آنچه همسرشان می‌خواهد به راحتی موافقت می‌کنند اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می‌خواهند.

 

• یک زن، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی‌دهد، بلکه شوهرش را آزاد می‌گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است.

 

• وقتی زنی به ثبت امتیازات می‌پردازد، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید. پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.


آیا در فکر راه اندازی یک کسب و کار تازه هستید؟ هیچ اشکالی ندارد، مطمئن باشید که تنها نیستید. همه ساله هزاران نفر برای فروش محصولات و خدمات خود به همین فکر می افتند. بعضی ها موفق می شوند و برخی هم شکست می خورند. هر چه بیشتر در مورد راه اندازی یک کسب و کار جدید مطلب بدانید، قدرت شما در خلق مجموعه ای که پایدار بماند و به سوددهی و رضایت خاطر شما بینجامد، بیشتر خواهد شد. فهرست بازبینی زیر بهترین کمک برای شروع مراحل ابتدایی یک کسب و کار تازه است.

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

 

ارزشیابی و ایجاد یا توسعه یک ابتکار اقتصادی

 

1- آیا نوع کسب و کار متناسب با شما هست؟

2-از تحلیل نقطه سر به سر برای اطمینان از سوددهی ایده اقتصادی تان بهره ببرید.

3- یک برنامه مدون کسب و کار شامل بررسی سود و زیان حجم نقدینگی را تهیه کنید.

4- منابع مالی را برای شروع و راه اندازی کسب و کار تعیین کنید.

5- برنامه بازاریابی تهیه کنید.

 

در مورد ساختار قانونی کسب و کارتان تصمیم گیری کنید

 

6- مالکیت یک نفره.

7- شرکت با مسوولیت محدود.

8- شرکت تضامنی یا تعاونی.

9- شرکت سهامی خاص و

10- قبل از تصمیم گیری در مورد ساختار سازمان خود از منابع مختلف به ویژه از یک کارشناس استفاده کنید.

11 - برای سوالاتی که در ذهن تان است پاسخ تهیه کنید. نامی را برای کسب و کارتان انتخاب کنید .

12- به اسامی مختلفی که می تواند با نوع محصول و خدمات شما تناسب داشته باشد، بیندیشید.

13- اگر می خواهید کسب و کار اینترنتی راه بیندازید، بهتر است امکان ثبت نام مجموعه خود را به عنوان یک domain بررسی کنید.

14- از اداراتی که متصدی اسامی فعالان اقتصادی در حوزه شما هستند جهت انتخاب نامی که تکراری نباشد، استعلام کنید.

15- برای تعیین نام شرکت با اداره ثبت شرکت ها می توانید هماهنگی کنید.

16- آن دسته از اسامی که هویت تجاری دیگران است یا موجب سردرگمی مشتریان می شود، حذف کنید.

17- از اسامی باقی مانده در فهرست تان بالاخره مناسب ترین را انتخاب کنید.

 

نام کسب و کارتان را ثبت کنید.

 

- اقدامات اولیه و تهیه مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام مجموعه اقتصادی تان در اداره مربوطه.

19- تثبیت نام به عنوان معرف کالا و خدمات شما ضمن تعیین حوزه فعالیت.

20- تثبیت نام به عنوان یک دامنه و آدرس اینترنتی (در صورتی که بخواهید فعالیت خود را در فضای اینترنتی داشته باشید.)

 

تهیه مدارک سازمانی

 

21- تهیه مرامنامه و اصولی که افراد مجموعه اخلاقاً خود را به آن پایبند بدانند.

22- تهیه و تنظیم اساسنامه.

23- تهیه و تنظیم چارت سازمانی.

24- تهیه و تنظیم شرح وظایف و فرآیند کاری هر بخش.

 

پیدا کردن محل کار

 

25- ویژگی ها و فیزیک مورد نیاز شغل تان را شناسایی کنید.

26- توان خود را برای پرداخت اجاره تعیین کنید.

27- بهترین همسایگی ها برای کسب و کارتان را تعریف کنید و تحقیق کنید آنان به طور متوسط چه مقدار اجاره پرداخت می کنند.

28- مکان هایی را که برای کار انتخاب می کنید باید کاملاً مناسب برای نوع کارتان باشد ضمن آنکه فعالیت شما در آنجا محدودیت های قانونی نداشته باشد.

29- قبل از امضای هر قرارداد اجاره، آن را به دقت مطالعه کرده و بهترین و مناسب ترین مورد را انتخاب کنید.

 

تهیه مجوزها و دیگر مدارک رسمی و قانونی

 

30- برقراری ارتباط و ثبت شدن نزد سازمان های رسمی مانند اداره مالیات.

31- مجوزهای مهارتی و مدارک تاییدکننده این مهارت ها.

32- کسب مجوز فعالیت از اتحادیه صنفی یا دیگر مراجع ذی ربط.

33- کسب مجوزهای مرتبط با کیفیت کار نظیر انواع استانداردها و

34- کسب تاییدیه های کاری از مراجع ذی صلاح نظیر لیسانس ها و. بیمه.

35- تعیین ابزار و وسایل کاری که باید پوشش بیمه ای داشته باشند.

36- تماس با یک شرکت بیمه و تخمین مبلغ انواع بیمه ها.

37- بیمه مسوولیت برای آن دسته از کارهایی که بسیار مسوولیت زا هستند.

38- بیمه اموال چنانچه ارباب رجوع و مشتریان در محل کار شما حاضر می شوند.

39- بیمه محصولات خطرناک یا حساس، چنانچه چنین محصولاتی تولید می کنید.

40- بیمه خسارت و ی یا صدمه دیدن حین کار.

41- بیمه پزشکی و از کارافتادگی برای خود و کارکنان تان.

 

راه اندازی سیستم مالی

 

42- رویه مالی خود را بر اساس سیستم خرید و فروش نقد یا نسیه انتخاب کنید.

43- چنانچه چرخه فعالیت سالانه شما با تقویم همخوانی ندارد، سال مالی خود را معین کنید.

44- تمامی پرداخت ها و دریافت ها را ثبت کنید.

45- استخدام یا مشاوره با یک کارشناس حسابداری را مدنظر قرار دهید.

46- از دفاتر یا نرم افزارهای مالی متناسب استفاده کنید.

 

سیستم اظهارنامه مالیاتی و پرداخت مالیات را راه اندازی کنید تا غافلگیر نشوید.

 

47- با روال پرداخت مالیات در ساختار صنفی خود آشنا شوید.

48- با روش هایی که موجب کاهش پرداخت مالیات می شوند، آشنا شوید.

49- از کتب و نشریات مربوط به امور مالیاتی غافل نشوید.

50- یک تقویم مالیاتی برای کارتان تنظیم کنید.

 

همان طور که می بینید برای راه اندازی یک کسب و کار باید چندین مورد تصمیم گیری و تگذاری کرده و برنامه کاری مدونی تنظیم و اجرا کنید


شاید شما هم دوست داشته باشید که مثل بچه‌های ۱۲ تا ۱۸ ساله آن سردنیا رئیس خودتان باشید و برای خود یک کسب و کار مستقل را اداره کنید. برای شروع می‌توانید از هفت مرحله زیر برای راه اندازی یک کسب و کار جدید استفاده نمایید. اینها مراحلی است که دوستان شما در اروپا و آمریکا به آن عمل می‌کنندو هر کدام برای خودکار پردرآمد و مستقلی دارند.

 

 

روز اول: برنامه‌ریزی

 

یک دفترچه برنامه ریزی کسب و کار تهیه کنید. بخش اول طوفان فکری کسب و کار نامیده می‌شود. در این بخش فهرستی از سرگرمی‌های مورد علاقه‌تان را بنویسید.

بعد مهارت ‌های مخصوص به خودتان را فهرست کنید.

سپس کارهای روزمره و مشاغلی را که با آنها آشنا هستید یا سریع می‌توانید یاد بگیریدرا یادداشت نمایید .

به ۱۰ تا ۱۵ نفر از همسایگان زنگ بزنید یا با آنها دیدار داشته باشید تا بفهمید آنها به چه نوع محصول یا خدماتی نیاز دارند. فهرستی از نیاز‌های جامعه را بنوسید.

فهرست نیازهای جامعه را با فهرست سرگرمی ها ، مهارت‌های خاص و کارهای روزمره‌قبلی تان مقایسه کنید.فهرستی از کسب و کارهای ممکنی را تهیه کنید که شما می‌توانید با استفاده از استعدادها و مهارت هایتان برای برطرف کردن نیازهای مشتری انجام دهید.

سه ایده کسب و کاری بسیار خوب که شما از آن لذت می‌برید و از همه سودآورتر است را انتخاب کنید.

دوباره به سراغ همان ۱۰ تا ۱۵ نفر بروید. ببینید هر کدام برای هر یک از کالاها و خدمات در سه کسب و کار مورد نظر شما چه پولی پرداخت خواهند کرد.

روز دوم: سرمایه‌گذاری

 

تحقیقاتتان را مورد مطالعه قرار دهیدو بهترین کسب و کار را برای شروع انتخاب کنید. در مورد این کسب و کار با والدینتان م کنید. تا اطمینان حاصل نمایید. آنها با طرح‌های شما موافق هستند.

بخش بعدی دفترچه شما توصیف کسب و کار نام دارد.

در مورد دو تا سه اسم مورد علاقه‌تان با دوستان و فامیل گفت و گو کنید تا ببنید کدام یک بیشتر مورد قبول قرار می‌گیرد.

بهترین نام را برای کسب و کارتان انتخاب کنید.

در دفترچه‌تان ، کالا یا خدماتی که قصد فروش آن را دارید شرح دهید و بگوییدچطور هر کدام منحصر به فرد هستند.

فهرستی از وظایف و کارهایی که برای اداره موفق کسب و کارتان لازم است تهیه کنید.

فهرستی از مشاورین با تجربه یا منابع ارائه نظر یا کمک در مهارت‌ها یا دانشی که نیاز دارید تهیه کنید.

تصمیم بگیرید ‌آیا شما می‌خواهید تنها صاحب آن کسب و کار باشید یا شرکایی خواهید داشت . (نکته : خود صاحب کسب و کار بودن و کمک گرفتن از افراد برای کمک آسان‌ترین راه برای آغاز کسب و کار)

با شرکاء معاونین یا کارکنان بالقوه درباره کارتان صحبت کنید. فهرستی از وظایف و مسوولیت‌های هر فرد تهیه کنید.

با سالن اجتماعات شهر یا اتاق بازرگانی تماس بگیریدو ببنید که آیا برای کسب و کارتان مجوز یا پروانه‌یی لازم است .

اگر لازم است با یک وکیل درباره مالکیت قانونی کسب و کارتان صحبت کنید. اگر شما تصمیم گرفته‌اید که شرکایی داشته باشید توافقنامنه قانونی شرکت امضا کنید.

روز سوم: استخدام کارکنان

 

بخش بعدی دفترچه امور مالی کسب و کار نام دارد. فهرستی از تمامی اقلام و تجهیزاتی که برای تولید محصول‌تان به ‌آن نیاز دارید را تهیه کنید.

در فهرست اولیه اقلامی را که دارید یا می‌توانید قرض بگیرید و آن را نخرید را مشخص کنید و شروع به جمع‌آوری این اقلام نمایید.

برای هر یک از اقلامی که باید بخرید به دنبال کمترین قیمت باشید و هزینه‌ها را در دفترچه تان بنویسید.

نمونه یی از محصولتان تهیه کنید یا نمونه‌یی از خدمتتان را نشان دهید. اگر شما هزینه‌یی را نادیده گرفته‌اید آن را به فهرست تان اضافه کنید.

فهرستی از هزینه های عملیاتی کسب و کارتان تهیه کنید،(مانند اجاره ،‌تلفن،آب) هزینه های عملیاتی مجموع را برای ماه اول تخمین بزنید.

بخش بعدی دفترچه شما بازاریابی کسب و کار نام دارد. مشتریان اصلی‌تان را به همراه جزئیات مرتبط با سن ، مکان زندگی و علایق خاصشان را شرح دهید.

فهرستی از رقبای بالقوه کسب و کارتان را مشخص کنید. توضیح دهید چگونه کسب و کار شما به شیوه یی متفاوت نیازهای مشتری‌ها را برطرف می‌کند.

فهرستی از بهترین شیوه‌ها برای شرح دادن کسب و کارتان به مشتری تهیه کنید.

هزینه های هر یک از موارد تبلیغاتی که قصد استفاده از آنها را دارید برآورد کنید. هزینه کل تبلیغات برای آغاز کسب و کار را برآورد کنید.

هزینه پیش بینی شده تبلیغات را وارد بخش امور مالی کسب و کار دفترچه کنید و آن را بعد از هزینه‌های اولیه بنویسید.

هزینه‌های اولیه را بازبینی کنید و برآوردی نهایی از مجموع هزینه های اولیه کسب و کار خود داشته باشید( روز دوم را ببینید تا اطلاعات بیشتری در مورد برآورد هزینه‌های اولیه داشته باشید).

روز چهارم: قیمت‌گذاری

 

فهرستی از منابع ممکن پول اولیه تهیه کنید. که شامل پس‌اندازهای شخص ، قول‌های سرمایه‌گذاران و وام ها می‌شود.

فهرستی از آنچه می‌توانید بفروشید تا پول نقد به دست آورید و مقدار پولی که می‌توانید فراهم کنید تهیه نمایید.

فهرستی از اقلامی که می‌توانید برای وثیقه استفاده کنید تا وام بگیرید تهیه کنید. (مثلا کامپیوتر ، اسکنرو) ارزش هر کدام از اقلام را برآورد کنید.

با جاهایی که به شما وام می‌دهند تماس بگیرید و دستورالعمل یا فرم‌های مورد نیاز را تهیه کنید.

با استفاده از اصول طرح بازرگانی و همه اطلاعات موجود در دفترچه خود یک طرح شغلی بنویسید که سازمان ، امور مالی ، بازاریابی و شروع کسب و کارتان را به طور خلاصه شرح دهد.

با والدینتان در مورد طرح شغلی‌تان بحث کنید.

درخواست هایی با وام به سازمان‌های مالی بنویسید و یا از دوستان و فامیل‌ درخواست وام کنید. در مورد وثیقه و میزان پیشنهادی سود ، مقادیر و زمان پرداخت و جریمه عدم پرداخت به آنها توضیح دهید.

مجوز پروانه‌های لازم برای راه اندازی کسب و کارتان را تهیه کنید.

روز پنجم: تبلیغات

 

به دفتر ثبت شرکت ها بروید و نام کسب و کارتان را ثبت کنید. اگر شریکی نیز دارید او را با خود ببرید.

یک شعار تبلیغاتی بسازید که با آن مردم به یاد کسب و کار شما بیفتد.

قیمت کالا و خدمات خود را مشخص کنید.(روز چهارم را ببینید)

آگهی‌های تبلیغاتی ، کارت های کسب و کاری و نشان هایی را طراحی کنید که کسب و کار شما را تبلیغ کنید. بیشتر به شیوه هایی توجه کنید که کالاهای شما در زمان ، پول یا کار مشتری ها صرفه جویی کند.

آگهی‌های تبلیغاتی و کارت های کسب و کار را در مغازه فتوکپی محله چاپ کنید.

برای جشن گرفتن روز هفتم که روز افتتاح است مراسمی را برنامه ریزی کنید که شامل پذیرایی و نشان دادن کالایتان و مراسم بریدن روبان و غیره شود . فهرستی از این برنامه ها تهیه کنید. (روز ششم قسمت نکاتی در مورد مدیریت زمان را ببینید).

مواد لازم برای ساختن محصولاتتان و تجهیزات اصلی برای راه اندازی کسب و کارتان را جمع آوری کنید.

روز ششم: مدیریت زمان

 

به دفترچه ارزیاب مالیاتی بروید و در صورت وم مجوز مالیات فروش را دریافت کنید.

برای مراسم افتتاحیه دوستان و فامیل را دعوت کنید.

از دوستان و فامیل خود بخواهید کسانی که ممکن است به محصول شما نیاز داشته باشند را به شما معرفی کنند و آنها را به مراسم افتتاحیه دعوت کنید.

از کسی بخواهید در مراسم افتتاحیه عکس بگیرد.

یک قرعه کشی ترتیب دهید تا در مراسم افتتاحیه به برخی از حضار هدایای داده شود.

موجودی کالا یا نمونه‌های اضافی از محصول تان را برای مراسم افتتاحیه آماده کنید.

فرهم های سفارش و رسیدهای مشتریان را آماده کنید و چگونه پر کردن آن را تمرین کنید.

یک سیستم برای ثبت اطلاعات جهت پیگیری همه هزینه ها و درآمدهایتان فراهم کنید(روز هفتم قسمت ثبت را بنویسید)

مشخص کنید چگونه چک های مشتری ها را وصول خواهید کرد.

روزهفتم: ثبت کردن

 

آماده سازی نهایی را برای مراسم افتتاحیه ترتیب دهید.

تابلوهایتان را نصب کنید و ترتیب نمایش محصولاتتان را بدهید.

جایی را برای مهمان هایی که برای قرعه کشی ثبت نام خواهند کرد قرار دهید.

یک سخنرانی ۱۵ ثانیه را تمرین کنید تا در آن نام ، نام کسب و کار و محصول اصلی‌تان را به مشتری ها بگویید .

یک نمایش ۲ دقیقه‌ای از فروش را تمرین کنید که شرح دهد چگونه محصولات شما عمل می کند و چگونه نیازهای مشتری ها را برطرف می کند .

از اعضای خانواده خود بخواهید تا سوالاتی که ممکن است مشتری ها از شما بپرسند را مطرح نمایند و شما تمرین کنید چگونه به این سوالها جواب مناسب دهید .

محلی ایمنی را پیدا کنید تا پول نقدی که از فروش به دست آورده اید را در آنجا قرار دهید .

حداقل برای ۳۰ دقیقه اول افتتاحیه کاملا آماده باشید .

از مراسم افتتاحیه خود لذت ببرید . دوستانه برخورد کنید و به شیوه های مختلف به مردم کمک کنید .

بعد از مراسم افتتاحیه بخشی را در دفترچه خود به نکاتی در مورد مشتری ها اختصاص دهید . فهرستی از کارهایی که لازم است

سفارش‌هایی که در افتتاحیه درخواست شده است را ترتیب اثر دهید.  اهداف بیشتری را برای دو هفته بعدی مشخص کنید. سپس به خودتان تبریک بگویید، شما یک رئیس هستید

ساده کردن زندگی وماً به این معنی نیست که از چیزهایی که می خواهید در زندگی، بگذرید. درواقع، دقیقاً متضاد این است.

ساده کردن زندگی به شما زمان بیشتری برای انجام کارهایی که وقت و انرژی برایشان می خواهید، می دهد (مثل ورزش، کتاب خواندن یا شرکت در یک کلاس آموزشی). این ایده ها را امتحان کنید تا زمان، هزینه، پشتیبانی و فضای بیشتری در زندگی پرمشغله تان ایجاد کنید.

۱) یک عادت جدید در خودتان ایجاد کنید و آنرا به سایر اعضای خانواده هم آموزش دهید: هیچوقت بدون اینکه چیزی با خود ببرید اتاق را ترک نکنید. مثلاً اگر در طول شب می خواهید از اتاق نشیمن به آشپزخانه یا اتاق خواب بروید، وسیله ای که باید به محل خود برگردانده شود را در راه با خود ببرید.

۲) اگر خانواده پرجمعیتی دارید که تعداد زیادی باید از یک حمام و دستشویی استفاده کنند، برای هرکس یک سبد مخصوص درنظر بگیرید که وسایل مخصوص حمام خود را در آن نگه دارند و حتماً پس از استفاده آنرا به اتاق خود برگردانند. درست مثل زندگی در خوابگاه های دانشجویی. اینکار باعث می شود فضای حمام شلوغ و بی نظم نشود و هرکس به راحتی از وسایل خود استفاده کند و جروبحثی هم پیش نیاید.

۳) سبد یا جعبه ای در کمد یا گوشه ی از اتاق قرار دهید. در طول کار روزانه، مطمئناً چیزهایی پیدا می کنید که به هر دلیلی دیگر تمایلی به استفاده از آن ندارید و فقط خاک می خورند. آن وسیله را درون آن سبد یا جعبه بیندازید. وقتی جعبه پر شد، می توانید آنرا به افراد نیازمند ببخشید.

۴) گفته می شود که انیشتین هیچوقت برای به یاد آوردن چیزهایی که چک کردن آنها راحت است به خود فشار نمی آورد (حتی شماره تلفن خودش). عقیده او این بوده که اینکار باعث می شود فضای کافی برای اموری که می خواسته از قدرت مغزش برای آنها استفاده کند خالی شود. شما هم از این راهکار استفاده کنید و همه امور خود را در دفترچه ای یادداشت کنید که نیازی به به خاطر سپردن آنها نداشته باشید و بعد درصورت نیاز به آن رجوع کنید.

۵) صندوق پستتان را چک کنید. نگذارید صورتحساب ها و قبض ها آنجا تلنبار شود و بعد به سراغشان بروید. رومه و مجلات ارسالی را هم در جای مخصوص خود (نه روی میز آشپزخانه) قرار دهید.

۶) برای هرکدام از اعضای خانواده سبد مخصوص تهیه کنید که وسایل روزمره شان را در آن بریزند (مثل تکالیف و وسایل مدرسه، نامه های اداری، لباسهای کثیف و .) به جای اینکه دور تا دور خانه پخش کنند.

۷) با گذراندن فقط ۱۵ دقیقه هر شب برای آماده کردن همه چیز برای روز بعد، از آشفتگی و سردرگمی صبحها نجات پیدا کنید. می توانید از کارهایی که باید فردا انجام دهید یادداشت بردارید تا روز بعد بدانید که دقیقاً چه باید بکنید. لباسی که برای بیرون رفتن می خواهید تن کنید را آماده کنید. وسایل و لباسهای مدرسه بچه ها را آماده کنید. و مواد و وسایل لازم برای پختن ناهار فردا را نیز آماده کنید. میز صبحانه را بچینید و

۸) قبوض را سر وقت و در یک روز مشخص پرداخت کنید. بااین روش همیشه می دانید که از نظر مالی در چه وضعیتی هستید و دیگر پرداخت قبض ها عقب نمی افتد.

۹) یک روز شنبه همه کارهای ناتمام خود را لیست کنید، چیزی که باید برای یکی از دوستانتان بفرستید، هدیه ای که دیر شده است، تلفنی که باید بزنید و . همه هفته نوشتن آن را ادامه دهید. شنبه آینده لیستی درست و حسابی از همه کارهایی که باید انجام دهید دراختیار دارید. و همان روز یکی یکی همان کارها را با دقت و به نوبت انجام دهید.

۱۰) این رسم را در خانه راه بیندازید که هرکس مسئول شام و ناهار خودش و شستن ظرفهای خودش باشد یا نوبتی این کار را انجام دهید. بچه ها غذاهایی مثل ساندویچ و از این قبیل را خیلی دوست دارند. اینکار یک تنفس خوب برای آشپزی کردن است و به شما کمک می کند به فرزندانتان آموزش دهید در امور خود استقلال داشته باشند.


بشر از دیرباز شیفته یافتن راهکاری جهت لذت بردن از زندگی و کسب تفوق فردی و آرامش خاطر بوده اند و در این راه هم طی آزمایشات و تحقیقات و تجارب فراوان به نتایج بسیار جالبی هم رسیده اند که می توان آنها را در علوم مختلف خصوصا پسیکولوژی و پارا پسیکولوژی و لوگو تراپی مشاهده نمود.

نتایج به دست آمده جملگی نظریه بسیار شگفت انگیزی ارائه داده اند به این مضمون که کلید موفقیتهای شغلی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و مالی همه بستگی به نحوه ما و بینش ما دارد به زبان ساده تر موفقیت یعنی استفاده کردن صحیح و مناسب از سیستم اعصاب و مغز راهبردهای چون هپنوتیزم، خلسه، مدیتیشن، مراقبه، نیایش و . سعی دارند روشهای کنترل مغز را به ما بیاموزند اما در جهان کنونی و عصر حاضر انسانها بیشتر تمایل دارند در کمترین زمان بیشترین نتیجه را کسب نمایند بر اساس همسن باور و ایده دو نفر از دانشگاه کالیفرنیای سانتا کروز آمریکا به نامهای جان گریندر زبان شناس و ریچارد بندلرریاضی دان, تحقیق بی نظیری را شروع کردند که نتیجه آن علم برنامه ریزی عصبی ـ کلامی بود .ان ال پی روشی صد درصد کاربردی و سریع می باشد که با اجرای الگوهای آن و مدلهای بسیار جالب در زمینه های مختلف می توان به نتایج ایده ال خود برسیم    

در سیستم آموزشی ما به روشهای دستیابی موفقیت می توان از سه نظر می توان نگریست که خود مراحل سه گانه موفقیت هم می نامیم.

مرحله اول:

(که شامل دروس اولیه بازسازی و باز آفرینی افکار و روحیات موفق زیستن می باشد)

الف: مدیریت روحیه: شامل مدیریت کنترل روحیات و حالتهای روحی ما می باید.

ب: مدیریت تمرکز فکر: مدیریت تمرکز حواس بر اهداف

ج: مدیریت اعتقادات: مدیریت کنترل باورها و اعتقادات و تغییر باورهای منفی

د: مدیریت ارزشها

هـ : مدیریت قوانین فردی

و: مدیریت کنترل انگیزه

ز: مدیریت اصول و باورهای موفقیت و موفق زیستن

مرحله دوم:

( که شامل دروس تکمیلی جهت موفقیتهای فردی می باشد)

الف: مدیریت اهداف و روشهای هدفگزینی

ب: مدیریت زمان و روشهای بهینه از زمان 

 ج: مدیریت زبان و آئین سخنرانی

د: مدیریت مالی و کنترل درآمد و ثروت اندوزی

و: مدیریت ارتباطات دوستانه، شوئی روشهای نفوذ در دلها و جذابیت

ز: مدیریت جسم، تندرستی و کسب شادی

ح: مدیریت حل مشکلات و کار شکنی درکارها

 

مرحله سوم: توسعه موفقیت

(شامل دروس پایانی موفقیت است)

الف: مدیریت کنترل عادتهای شخصی و غلبه بر عادتها نا مناسب

ب: مدیریت کنترل ترسها

ج: مدیریت احساسات و عواطف و کنترل آنها

د: مدیریت رهبری: مدیریت رهبریت درون سازمانی و برون سازمانی

هـ : مدیریت مطالعه: مدیریت روشهای تمرکز حواس، تقویت حافظه و روشهای برتر مطالعه.  

مدیریت روحیه

برای رسیدن به هدف و موفقیت بایستی روحیه و حالات مناسب داشت برای داشتن روحیه شاد و سر زنده و دارای اعتماد به نفس باید روش تغییر روحیه بدانیم.

 اصولا جهت هر تغییری باید افکار، احساسات و رفتار خود را تغییر دهیم.روحیه حالتی است روحی که در یک مقطع زمانی خاص.برای تغییر از حالت موجود به حالت مطلوب لازم است که سه اصل رفتار افکار احساسات تغییر نماید                                                         

                    

مثال: برای تغییر روحیه عصبانیت به آرامش باید افکار و احساسات رفتار مربوط  به آن را  تغییر دهیم روحیات ما کنترل کننده رفتار ما می باشند. روحیه مرکب از دو جزء اساسی است الف: تصاویر ذهنی               ب: حالت جسمانی

برای تغییر روحیه کافی است تصویر ذهنی و حالت جسمی خود را تغییر دهیم

آنکور

آنکور یا تکیه گاه ذهنی عبارت است از تکرار انجام یک کار، حالت، تصویر، صدا، حس و که شرطی شده و باعث به وجود آمدن روحیه ای خاصی می شود.با استفاده از آنکور ها می توانیم روحیات خود را در هر لحظه که بخواهیم سریعا تغییر دهیم .

مراحل تغییر تهیه یک انکور:

1ـ شناخت روحیه

2ـ تشریح روحیه

3ـ ساخت یک تکیه گاه ذهنی

4ـ شرطی کردن تکیه گاه ذهنی در اثر تکرار

مدیریت تمرکز فکر

نور خورشید گرم است اما سوزنده نیست. عدسی نور خورشید را متمرکز نموده و آن را سوزنده می سازد . بله. تمرکز بر هر چیز نیرو را چند برابر می کند تمرکز بر اهداف شخصی ما نیروی ما را چند برابر می کند.

تمرکز بر هدف یا هر کدام از عادات شخصی ما جهت و مسیر حرکت و رفتار های ما را می سازد یکی از عوامل عدم ترک سیگار یا عادت شخصی یا اعتیاد همان تمرکز ما بر آن عادت است مثلا ترک سیگار.

ما فکر خود را متمرکز می کنیم که سیگار نکشیم همین تمرکز موجب می شود ما رفتارهای از خود نشان دهیم که منجر به گرایش دوباره ما به سیگار شود اما اگر فکر خود را در بر سلامتی خود متمرکز کنیم رفتارهای از خود نشان می دهیم که موجب به وجود آمدن روحیه سالم در ما می شود که یکی از آنها اجتناب از مواد مخدر می باشد.

مدیریت اعتقادات و باورها

باورهای ما سازنده اعمال ما هستند یک ضرب المثل می گوید چه معتقد باشی که می توان چه معتقد باشی نمی توانی در هر دو صورت حق با توست.

چه قدر به موفقیت باور دارید؟

ما بایستی به موفقیت خودمان اعتقاد داشته باشیم برای کسب ثروت باید اعتقادات مربوط به پول خود را باز آفرینی و تغییر دهیم اعتقادات ما دارای  مراحل مختلف هستند.

الف: نظر: ( به نظر من) : به طور کلی هر  نظر دارای یک سری دلایل و مدارک می باشد به نام چهار چوبهای مرجع، هر چه تعداد چهار چوبهای مرجع بیشتر باشد باورهای ما قویتر است. نظر دارای شرایط قابل تغییری است با  یک استدلال حتی سفسطه از بین می رود یا عوض می شود، ثبات کمتری دارند و عمر کوتاهی دارند.

ب: عقیده (من معتقدم، به اعتقاد من)

عقیده دارای چهارچوب های مرجع بیشتری نسبت به نظر است محکم تر بوده و دارای ثبات بیشتری است اما د حال قابل تغییر است.

ج: ایمان

دارای ثبات بلند مدتی است ، مشکل تغییر می کند یا اصلا تغییر نمی کند از چندین چهار چوب مرجع درست شده.

د: یقین:

محکم تر و با ثبات تر از ایمان است.

اعتقادات دو دسته هستند(منفی و مثبت) یا مفید و مضر

مفید(مثبت) اعتقاد اتی هستند که انگیزه لازم را جهت موفقیت در ما به وجود می آورند  مضر(منفی) اعتقاد اتی هستند که قدرت ما تقلیل داده و ما را از کسب موفیقت باز می دارند اعتقادات ما می توانند مانع یا نیروی محرکه فعالیتهای ما باشند.

مدیریت ارزشها

ارزشها ما قطب نما رفتارهای ما در تصمیم گیری های خود از ارزشها ی خود استفاده می کنیم.ارزشهای ما میزان اهمیت ما را به اشیا نشان می دهند ما با تغییر ارزشها رفتار خود را می توانیم تغییر دهیم مثلا فرض کنید اولین ارزش جوانی 29 ساله ماجراجویی است این ارزش  موجب می شود این فرد بیشتر ه تفریح،سفر و . می پردازد حال اگر ارزشهای این فرد را تغییر داده و اولویت اول را به یادگیری تغییر دهیم این فرد به جای تفریح و سفر و به کتابخانه رفته و مطالعه می کند و لذت هم خواهد بود ارزشها خود بر دو نوع هستند ارزش جذبی و ارزش دفعی

ارزشهای جذبی

1ـ موفقیت           2ـ آرامش    3ـ پیشرفت      4ـ امنیت و

ارزشهای دفعی

1ـ طرد شدن     2ـ افسردگی    3ـ تنهایی      4ـ جواب رد شنیدن

مدیریت قوانین  فردی

انتخاب پاسخی که ما نسبت به محرک های بیرونی می دهیم به عهده قوانین فردی ما هستند مثلا آیا از رفتار کسی عصبانی بشویم یا نه بسته به آن است که در قوانین فردی خود آن عمل را به عصبانیت نسبت دهیم.

مثال

قوانین فردی: به هر کس سلام کردم جواب نداد باید ناراحت شوم

محرک: شما سلام کردید همسرتان یا دوستتان پاسخ نداد. 

پاسخ ما به محرک: ناراحت می شویم

قوانین فردی ناخواسته ناخودآگاه در ضمیر آگاه ما ثبت شده اند و ناخواسته رفتار ما را کنترل می کنند.

مثال: برای قوانین فردی

اگر فردی شکست خورد باید ناراحت شود

اگر کسی  به من ترشرویی کرد باید غمگین شوم

اگر از کسی خوشم نیاید او را حذف می کنم

اگر پولدار شوم خوشبخت هستم

خصوصیات قوانین فردی:

1ـ منحصر به فرد هستند یعنی در افراد با هم متفاوت است

2ـ متعهد کننده هستند یعنی حتما باید انجام شوند

3ـ ناآگاهانه هستند و آنها را یاد گرفته ایم.

تغییر قوانین فردی باعث تغییر رفتار ما خواهد شد.

مدیریت انگیزه

برای انجام هر کاری باید انگیزه کافی جهت انجام آن کار داشته باشیم

انگیزه لازم جهت انجام کارها زمانی به دست می آید که ما را از انجام ندادن آن کار به شدن احساس رنج کنیم و از انجام دادن آن بسیار احساس لذت بکنیم از نظر  کلی قانونی وجود دارد به نام قانون رنج و لذت بر اساس این قانون تمام کارهای ما در کنترل لذتها و رنجهای ماست به این معنی که با احساس رنج و لذت است مثلا غذا خوردن ما از خوردن و سیر شدن لذت    می بریم و از گرسنگی رنج می بریم یا برای این ازدواج می کنیم تا لذت همدم داشتن را کسب و رنج تنهایی را از خود دور کنیم.

بر اساس قانون رنج و لذت و همچنین با تصور موفقیت آمیز بودن کارها می توان انگیزه ای قوی در خود بوجود آورد. همه افراد موفق در یک اصل با هم مشترک هستند آنهم این است که همه آها برای انجام کارهایشان همیشه دارای انگیزه و شور و شوق کافی بوده اند. ادیسون روزی 22 ساعت کار می کرد آنتونی رابینز در سن 25 سالگی میلیونر شد الان هم در سن 42 سالگی روزانه 22 ساعت کار می کند همیشه دارای شور و شوق و هیجان و انگیزه می باشد.

مدیریت موفقیت

موفق شدن و به موفقیت رسیدن راهکار و اصول مخصوص به خود را می خواهد موفقیت یک مهارت است مهارتی که شما باید آن را بیاموز ید موفقیت فقط مختص به فرد خاص یا گروه خاصی نمی باشد. موفقیت فقط شایسته و لایق کسانی است که از اصول و مهارت لازم جهت رسیدن به اهداف و آمال وآرزوهای خود برخوردارند برای رسیدن به موفقیت باید به گونه ای خاص فکر کنید، به گونه ای خاص احساس کنید ، به گونه ای خاص هم رفتار کنید.

اگر به این شکل عمل نکنید نتیجه دلخواه را کسب نخواهید کرد یکی از اصول موفقیت می گوید که شکست وجود ندارد هر چه هست نتیجه است به این معنی که تمام دستاوردهای ما نتیجه عملکردهای ماست اگر ما در کنکور قبول نشده ایم به این معنی نیست که شکست خورده ایم به این معنی است که به نتیجه رسیده ایم که عملکرد ما آن را کسب کرده است اگر با این باور نتایج خود را تفسیر کنیم هرگز انرژی خود را با تصور شکست تقلیل نداده و همیشه شور و شوق خود را ثابت خواهیم داشت باورهای ما سازنده رفتار و احساس ماست و نوع تفسیر ما را از وقایع مشخص می سازد.

مدیریت هدف

تمامی افراد موفق برای رسیدن هدفی تلاش کرده اند آنها برای رسیدن به هدف خود از هیچ کوششی دریغ نکرده اند شب دیرتر خوابیده اند و صبح زودتر بیدار شده اند به عبارتی بودن هدف موفقیت بی معنی است انتخاب هدف و پرورش آن یکسری راهکاری عملی و ذهنی دارد که باید صحیح اجرا گردد در انتخاب هدف وپالایش آنها از سیستم هوشمند یا مدل  5 مرحله ای استفاده می کنیم به این معنی که هدفی را انتخاب می کنیم که دلخواه باشد ، واقع بین باشد مثبت باشد قابل تفکیک باشد با ارزشها و اعتقادات ماهمخوان باشد دارای چهار چوب زمانی مشخص باشد هدفمند شدن یکی اصول اساس موفق زیستن است. بعد از هدفمند شدن باید خود را با اهداف مورد نظر

 

هماهنگ و شرطی کرد که این شرطی سازی باعث بوجود آمدن گرایش بیشتر به هدف و پیدا کردن استراتژیهای بیشتری برای رسیدن به هدف است به طور کلی فرمول موفقیت در ان .ال پی 4 مرحله است که به ترتیب زیر شرح داده می شود.

1ـ هدف خود را مشخص کنید

2ـ به اهداف خود عمل کید

3ـ تیز حس باشد و بدانید آیا در راستای اهداف خود عمل می کنید یا نه

4ـ اگر عمل شما در راستای اهدافتان نیست انعطاف داشته و مسیر را تغییر دهید و مسیر جدیدی بیابید.

مدیریت زمان و غلبه بر تنبلی 

 براساس فرمول موفقیت ان .ال پی هر حرکتی بعد از اهداف لازم است تا ما از فرمول مذکور پیروی کنیم اما بسیاری مواقع تنبلی و عدم استفاده صحیح از زمان باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی برای ما می شود در این سیستم با خصوصیات زمان آشنا می شویم و روشهای تعیین و یافتن و غلبه بر موانع ذهنی ـ جسمی چون بی حوصلگی ، خستگی بی علاقگی، نا امیدی و که ما را از حرکت باز می دارد آشنا می شویم همچنین نحوه برخورد مناسب با غاصبان زمان همچو گپ های بی خوری، مهمان ناخوانده،و . را فرا می گیریم و بعد از مرحله کنترل زمان به مرحله برنامه ریزی می رسیم و روشهای صحیح برنامه 

 ریزی می رسیم و روشهای صحیح برنامه ریزی روزانه را اجرا می کنیم سپس به مرحله غلبه بر تنبلی می رسیم علل به وجود آمدن تنبلی یا ذهنی است یا جسمی یا گرایشی یا . که ما این علل را دسته بندی می کنیم روشهای عیب یابی و باز آفرینی آن را آموزش می دهیم و سپس 4 بهانه که باعث به وجود آمدن تنبلی می شود آشنا می شویم در مرحله بعد با تکنیکهای آشنا می شویم که ما را در انجام کارها توانا تر ، سریعتر و با برنامه تر می سازد با اجرای تمام اصول موفقیت بغیر از مدیریت زمان هنوز با موفقیت فرهنگها فاصله خواهید داشت.

مدیریت زبان

یکی از وسایل ارتباطی ما زبان ماست زبان در نحوه تفکر ما و بازگویی آن نقش بسزایی دارد ما تجربیات خود را از راه زبان ابراز می کنیم کلماتی که استفاده می کنیم، لحن صدای ما نقش بزرگی در کسب موفقیت ما دارند ما در این سیستم با روشهای کنترل زبان و تقویت آن همچنین آئین سخنرانی و نحوه نفوذ کلام صحبت خواهیم.

کنترل زبان نقش زیادی در تفهیم دیگران دارد.

دران. ال پی و سیستم آموزشی ما روش و مدلی خاص به نام مدل متا جهت کنترل زبان ـ آموزش داده می شود در این روش از کلماتی که بار معطل یا از قدرت کلام و نفوذ ما می کاهد پیدا کرده و جهت پرورش کلام تمرینات

خاصی اعمال می شود مثلا یکی   از کلماتی که قدرت کلام ما کاهش می دهد کلمه ولی» است به جملات زیر دقت کنید:

علی پسر خوبی است ولی. در این جمله کلمه ولی نشان می دهد که در واقع علی پسر خوبی نیست می توانید بجای کلمه ولی از کلمه بهتری استفاده کنید  مثلا:

علی پسر خوبی است برای همین

مدیرت مالی

بسیاری از افراد کسب ثروت را از اهداف خود می دانند و کنترل امور مالی را یکی از اصول اساسی را به شمار می آورند .

ما در سیستم آموزشی خود با پرورش اعتقادات مفید جهت کسب ثروت و کنترل درآمد وهزینه همچنین روشها و تکنکهای جهت دوستس با پول و انتخاب هدف مناسب مالی و پرورش آن آشنا خواهیم شد در ما هفت عادت بد وجود دارد که مانع ما می شود تا به اهداف مالی خود برسیم همچنین هفت راهکار جهت رسیدن به اهداف مالی وجود دارد که باید در خود اعمال کنیم همچنین با استفاده از تکنیکها وفنون فراوان کسب ثروت را یک نیاز داشته و انگیزه لازم را جهت کسب ثروت را در خود به وجود می آوریم .

بسیاری از افراد خواهان پول بیشتری هستند اما تعداد اندکی به آن می رسند علت آن است که

یا دقیقا نمی دانند که چه می خواهند یعنی چه مبلغی را پول بیشتری می دانند .

یا انگیزه لازم را در جهت کسب این هدف رد خود نمی بینند .

یا استراتژی یا روش کسب این مبلغ را نمی دانند .

یا روش و راهکاری جهت پایین آوردن خرجهای خود و کنترل درآمد خود ندارند .

یا.

یک باور بسیار زیبا در ان .ال. پی وجود دادپرد که می گوید میزان درآمد هرکس بستگی به باورهای ما نقشی بسیار مهمی در ثروت اندوزی ما دارند با تغییر نگرش ها و باورها ی خود می توانیم بر دخل و خرج خود کنترل لازم را داشته باشیم

مدیریت الگو برداری

زیر پایه یا مایه اصلی ان .ال پیبراساس الگوبرداری وکیپه کردن روشهاو رفتار افراد موفق میباشد یک راه ساده جهت کسب موفقیت پیدا کردنالگو مناسب و الگوبرداری از ان میباشد  اگر میخواهید ازدواج موفقی داشته باشید فقط کافیست فردی که به هدف خود رسیده پیداکرده وازان الگو برداری کنید الگوبرداری از اعتقادات فرد درمرحله اول وجود دارد  درمرحله دوم الگوبرداری از حالتهای جسمی فرد و درمرحله سوم الگو برداری از استراتژی های ذهنی او میباشد الگوبرداری راهی ساده ومطمن جهت رسیدن به موفقیت میباشد .

مدیریت جسم :

اگر تمامی موارد مذکورجهت کسب تفوق فردی را اعمال و عملی نماییم امااز جسمی سالم برخوردارنباشیم یابه موفقیت نمیرسیم یا اگر به موفقیت برسیم نمی توانیم از ان لذت ببریم  برای شادزیستن  وموفق شدن داشتن انرژی وتندرستی یکی از اصول اساسی است دراین سیستم با روش تسلط بر جسم  ورزشها ونحوه غذا خوردن وتنفس صحیح را خواهیم آموخت به قول یکی از بزرگان ما با دندانهای خود گور خود را می کنیم خوردن بسیاری از غذاها و تنقلات باعث افزایش حجم ما خستگی مفرط و همچنین بی قرارو کسالت  در ما می شود به عبارتی با کنترل مواد غذایی مصرفی خود همچنین با استفاده از اصول تغذیه مناسب می توان انرژی خود را جهت انجام کار ها افزایش داده همانطور که گفتیم اگر آنتونی رابینز می تواند روزانه 22 ساعت کار مداوم بکند حتما از جسم سالم و انرزی فراوانی برخوردار است .جدا از آن ما با واژه زبان بدن آشنا خواهیم شد به این معنی که ما با بدن خود پیامهای خود را به مغز دیگران انتقال می دهیم .به این صورت که برای داشتن روحیه افسرده باید حالت جسمی خود را به صورت افسرده در بیاوریم یعنی به پایین نگاه کنیم شانه های راست یا بالای قفسه سینه تند تند بکشیم به بالا نگاه نکنیم و سریع حرکت کنیم با کنترل بر زبان می توانیم رفتارها و روحیات خود را کنترل کنیم .

مدیریت ارتباط :

برای داشتن زندگی شاد و موفق باید ارتباط مسالمت آمیز با دیگران داشته باشیم و باید بتوانیم آنها را متقاعد ساخته یا در برابر مقاومتهای آنها راهکار صحیحی اعمال نمائیم .

70% وقت ما را در ارتباط با دگران می گذرد اگر بتوانیم این 70% را صحیح و موفق بگذارنیم با موفقیت یک قدم فاصله خواهیم داشت .

در سیستم آموزشی ما با استفاده از مدل   ان.ال. پی  برای برقراری ارتباط صحیح از روش زیر استفاده می کنیم.

در مرحله نخست با روش همگامی جسمی و هدایت آشنا خواهیم شد سپس افراد را ا توجه به نحوه پردازش اطلا عات در مغز آنها را به سه دسته تقسیم نموده و با نام سیستمهای عصبی آشنا شد .

و کاربرد و روش اجرای آن برای عمیق شدن ارتباط با چهارچوبهای مرجع آشنا شده وکاربرد و روش اجرای آن را  را خواهیم آموخت سپس با فنون و تکنیکهای بیشتری آشنا شده که روشهای مجاب کردن و متقاعد سازی دیگران را خواهیم آموخت ویاد می گیریم که با مقاومتهای دیگران چگونه برخورد مناسب داشته باشیم ارتباط شامل ارتباط دوستانه و خانوادگی و ارتباطات شویی ارتباط معلم وشاگرد  رئیس ومرئوس کارمند و ارباب رجوع و همه وهمه را شامل می شود که با استفاده از تکنیکهای آموزشی آموزش داده شده می توان در تمام این  زمینه ها به موفقیت رسید سوای موارد فقط با تکنیکهای جذابیت و نفوذ در دیگران و سیستم شخصی آشنا خواهیم شد .

جذابیت و نفوذ در دیگران

چقدر جذاب هستید ؟

آیا می خواهید جذاب باشید ؟ پس

آراستگی ظاهر داشته باشید .

مرتب بودن آراستگی ظاهر در درون وبرون منزل است .

عدم آراستگی ظاهر در منزل می تواند توهین به همسر شما تلقی گردد .

2-سکوت:

سکوتی که ناشی از اعتماد به نفس و حاکی از توجه به محبت دیگران می باشد از عوامل مهم جذابیت است .

سکوت ناشی از خجالت وکمروئی مضر است .

3-تبسم :

شما با افراد اخمو و عصبانی راحت دوست می شوی یا با افراد شاد ئوخندان و خوشرو ؟

آیا شما  کودکان بشاش و خندان را دوست دارید ؟

4-شوخی کردن کم وبی جا

شوخی کردن بیش از حد و بی جا باعث تنه زدن به شخصیت فرد شده و از جذابیت فرد می کاهد .

5-کنترل امیال و غرایز :

افراد جذاب افرادی قوی بر امیال خود کنترل دلرند .افراد هوسران را کسی دوست ندارد .

6-سادگی وبی ریائی :

 

آدمهای  ریا باز فقط بر چند نفر می تواند تاثیر گذاشته و کلا بر سرشان بگذارند . اما آدمهای ساده را همه را دوست دارند و دیگران راحتر با آنها ارتباط بر قرار می کنند و در دیگران تا اعماق قلب آنها نفوذ می کنند .

7-عبادت کردن (ایمان داشتن )

ایمان به خدا از راههای مهم جذابیت است (ایمان به خوبی ها )

8- ملایمت ونرمی در رفتار وگفتار :

ملایمت در رفتار و گفتار و عدم پرخاشگری یکی از راههای نفوذ در دیگران است .

آرام ومطمئن و به نرمی با دیگرانه صحبت کنید و به آنان آرامش دهید .

9- قاطع بودن . قاطعیت

قاطع و مصمم بودن در هر زمینه ای یکی از راههای با جذبه بودن فرد است.

راههای نفوذ در دیگران

1- تحسین کردن دیگران با صداقت .

2-شکرگزاری وجودفرد-پدر –مادر-اقوام- دوستان.

   3-اظهار علاقه مندی ودوست داشتن افراد .    

  راستی شما پدرتان را دوستدارید –مادرتان چطور- همسرتان چطور –دوستانتان چطور –چند بار به انها گفته اید که چقدر دوستشان دارید –

بر حسب حالاتفرد دیداری شنیداری  لمسی ونوع رابطه دوستی بهانها اظهار علاقه مندی کنید  

4-ام کوچک دیگران استفاده کنید استفاده کردن از نامکو چک باعث صمیمی ودوستی بیشتری نسبت به فامیلی میباسد ترجیحا نام کوچک باکلماتی چون جانوعزیزم همراه باشد

5-احترام به ارزشهاوعقایدو سلیقههای دیگران

قبول داشته باشیم که دیگران نمی توانند و نبایستی مثل ما باشد اختلاف مهانگونه که در ظاهر وجود دارد در افکار ارزشها و علایق و سلیقه ها ی افراد نیز وجود دارد . دیگران را همانگونه که هست دوست داشته باشیم . اگر ما دوستیمان را بر مبنای مذهب و دین قرار دهیم ما نمی توانیم بیش از یک ملییارد دوست داشته باشیم و بایستی دور شش میلیارد نفر را خط بکشیم .پس به عقاید و نظرات دیگران احترام بگذاریم .

آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران بپسند آنپه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند .(امام صادق)

تفاهم ودرک کردن

:تفاهم یعنی رسیدن به نقطه مشترک در میان نقطه نقطه تفاهمهای دیگران .

درک کردن یعنی شناسائی تفاوتهای دیگران و علایق و سلایق آنها و قبول کردن به عنوان حق طبیعی فرد واحترام به آن

از ذیگران توقع نداشته باشیم .(انتظارات دیگران از ما .)

علت عدم تفاهم افراد و زوجهای مشترک در زندگی شوئی عدم درک وتفاهم مشترک است چگونه زندگی موفقی داشته باشیم .

1-از خود دیگران انتقاد نکنیم .

درزندگی مشترک از انتقاد کردن خود وطرف مقابل به شدت پرهیز کنیم . سرزنش ممنوع

مسئول پذیر باشیم .

احترام به تفاوتها و شناسائی آن در طرف مقابل

عاشق ماندن برای همیشه .تداوم عشق پس از ازدواج .

مثال توضیحی: خودخواهی !

مدیریت حل مشکلات و کارشناسی در کار خود :

تنها انسانهایی که در گور خوابیده اند مشکل ندارند .

همه در مسیر حرکت خود نیاز مند آنیم تا با راهکارههای حل مشکلات آشنا باشیم چون در مسیر حرکت ما خودمان مطمئنامشکلاتی وجود دارد یا ممکن است همه چیز خوب پیش برود .اما خودمان همه چیز را به هم می زنیم به قول معروف در کار خود کار شکنی کنیم اولین قدم برای حل هر مشکلی تغییر دیدگاه نسبت به آن مشکل است به این معنی که باید نقطه ای مثبت در مشکل خود بیابیم شاید کار سختی به نظر برسد اما با کمی تامل می تواتند آسان شود و همین تغییر دیدگاه باعث سبک شدن  بار مشکلات ما خواهد شد و ما می توانیم به راحتی راه کاری را انتخاب کنیم یکی از نصایح بسیار جالب ان.ال.پی این است مشکلات تودو دسته هستند یا قابل حلند یا غیر قابل حل. اگر قابل حل هستند سریع  برای آنها راه حلی پیدا کن و شروع کن به حل آنها اما اگر غیر قابل حل هستند آنها را درون جعبه ای بگذارارد خدا خودش به  آن رسیدگی خواهد کرد .

یکی دیگر از موارد ریشه یابی مشکلات است مشکل ما از کجا شروع می شود  ریشه یابی مشکلات منجر می شود تا  از اشتباهات خود درس بگیریم و از تکرار اشتباهات پرهیز نماییم .در سیستم آموزشی ما روش تغییر طرز تلقی و نگرش وهمچنین ریشه یابی مشکل و از همه مهمتر یافتن راهکارهای حل مشکلات را آموزش خواهیم داد .

مدیریت عادتهای شخصی

عادات شخصی ما یکی از موانع موفقیت ما هستند عاداتی چون جویدن ناخن پرخوری کشیدن موی صورت و. این عادات از قدرت ما می کاهد با از استفاده از مدل کنترل ذهن والگوی جایگزیینی میتوان عادات شخصی بد خوى را تغییرداد و أنها را مهار سازیم   بسیاری از عادتهای ما هستند  که ما را به موفقیت نزدیکتر میسازند مانند صبح زود  از خواب بیدار  شدن انهائی  که صبح زود از خواب بیدار می شوند  یک سری راهکار ذهنی وجسمی  رااعمال میکنند که با اجرای انها وهمچنین استفاده انها از مدلهای ان  ال  تی   هر عادت شخصی مناسبی که بخواهیم در خود بوجود آوریم

 

مدیریت کنترل ترسها

ما از هر چیز بترسیم به سرمان میاید  از فقر بترسید  فقیر خواهید شد از طلاق بترسید با انروبرو خواهید شد بعضی مواقع مااز چیز هائی میترسیمبه سرمان نیامده  مثلا انجام پروژه ای رابه تعویق  بیاندازیم  به این دلیل کهاز شکست بعد انجام پروژه میترسیم  برای رسیدن به موفقیت باید  بر ترسهای خود  غلبه کنیم یکی از راههای کنترل ترس مواجه شدن یا روبروشدن باترس است

مدیریت احساسات  :

احساسات ما وعواطف ما یکی از قویترین موارد کسب  موفقیت ما هستند اگر به خاطر داشته باشید گفتیم برای تغییر حالت مطلوب باید رفتار و افکار و احساسات خود را تغییر داد تا حال با اجرای دروس قبلی می توان بر افکار و رفتار خود کنترل داشته باشیم و به موفقیت نزدیکتر شویم اکنون زمان کنترل احساسات است با کنترل احساسات خود می توانیم نتایج بسیار بزرگی از اعمال خود بگیریم احساسات ما نیروی محدود کننده و عواطف ما نیروی تقویتی ما هستند احساسات همچو رنجش آزردگی ناامیدی ناراحتی عصبانیت و عواطف همچو محبت  مهربانی  ترحم و. همچنین با استفاده از سیستم آموزش ما روش غلبه بر احساسات و کنترل آن را خواهیم آموخت و همچنین استفاده مناسب وبهینه از عواطف را یاد می گیریم .

مدیریت رهبری :

در رفتارهای درون سازمانی یک سری راهکارهای مختص به خود را باید بیاموزیم برای کنترل هرسیستم یا سازمانی نیازمند آنیم تا روشهای را بیاموزیم تا ما را یاری سازد .

1-     ارتباط خود را قوی سازیم بتوانیم شیوهای مختلف فکری را درک کنیم به نقطه نظرهای گوناگون توجه کنیم و قصد مثبت افراد را شناسائی کنیم .

2-     برخودمان تسلط داشته باشیم بتوانیم به آنچه در ذهن داریم عمل کنیم و به پیامهای که می خواهیم انتقال دهیم تسلط کافی داشته باشیم و از نقشه های ذهنی و فرضهای خود آگاه باشیم .

3-     بر ارتباط (پیامهای) خود تسلط داشته باشیم از مهرتهای کلامی وغیر کلامی برخوردار باشیم از کانالهای تجسمی افراد آگاه باشیم و نحوه درک صحیح را بیاموزیم و روشهای تغییر و اداره کردن پیامها ما را بیاموزیم .

4-     بر فضای مسائل آگاه باشیم یعنی بتوانیم به بررسی دقیق نظام بپردازیم و بتوانیم عناصر و مباحث مناسب را بیابیم و بتوانیم راهها را به مراحل کوچکتر و کنترل پذیر تقسیم کنیم در سیستم آموزشی ما روشتسلط بر 4 مرحله مذکور را آموزش خواهیم داد.

مدیریت مطالعه

در دنیای کنونی یکی از مهمترین موارد که باید مد نظر داشته باشیم همگامی با تکنولوژی روز است یعنی باید بتوانیم جدیدترین اطلاعات را کسب کنیم که یکی از این راهها را که می توان بهترین راه هم نامید مطالعه نام برد .

در سیستم آموزش ما با روشهای صحیح مطالعه  و تقویت حافظه تمرکز حواس روشهای سریع درک و یاداشت برداری مناسب با استفاده از تکنیک درخت حافظه و همچنین تند خوانی با سرعت 1000 کلمه در دقیقه و صدها نکته مفید دیگر آشنا خواهیم شد .


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ مهندسی برق بوبه رژ